پرنیانی در ولایت افق | ||||||||||||||||||||||
|
جستجوی مطالب
»»»»»» نقش امام علی بنام خدا 🔺نقش امام علی در فتح ایران🔺 1- آیا امام علی (ع) در زمان آن سه نفر از نظر نظامی (به عنوان فرمانده) به آنها کمک می کردند؟ دیگر ائمه و یا فرزندان آن امام چطور؟ 2- آیا در فتح ایران امام علی و یا فرزندانشان حضور داشتند؟ 3- آیا صحت دارد در حمله اعراب به دزفول و شوشتر زنان آن مناطق جهت طرد آنها اقدام به عریان شدن نمودند ولی امام علی منصرف شدند ولی آن دومی اقدام به حمله نمود. این تفکر در اعراب خوزستان در مواجه با دزفولیها بیان می شود. نميتوان چنين سخني را پذيرفت كه امام علي(ع) به طور مطلق جنگ هايي را كه در دوره خلفا، اتفاق افتاد، تأييد و يا طرد نمودند. به صورت حكم كلي و به مقتضاي ضوابط و ايدئولوژي اسلام؛ يعني با توجه به محتواي دين اسلام (كه مشتمل بر جهاد، دفاع، امر به معروف، نهي از منكر، دادخواهي و كمك به مظلومان و استضعاف زدايي و... است) و سيره پيامبر(ص) و امامان(ع) ميتوان گفت: جهاد و دفاع و اتخاذ شيوه جنگي براي زدودن موانعي كه در مسير گسترش اسلام وجود دارد، تا حدودي، آن هم با وجود يك سري ضوابط و شرايط پذيرفته است. جنگ هايي كه مورد تأييد اسلام است، جنگهاي كشور گشايي و فتوحات پادشاهان با اهداف مادي نيست، بلكه مبارزاتي رهايي بخش است. شعار پيامبر اسلام(ص) شعار رستگاري، آزادي و آزادگي بشريت بود «قولوا لا اله الاّ اللَّه تفلحوا» و ميكوشيد با اقدامات فرهنگي مردم را به راه رستگاري رهنمون سازد. جنگهاي پيامبر(ص) تنها براي رفع موانع بود، چون كه دشمنان در مسير فعاليتهاي سازنده آن حضرت موانع ايجاد ميكردند، حال اگر پيامبر(ص) موانع را از مسير راه بر نمي داشت، نمي توانست به هدفهاي والاي خويش كه همان هدايت و رستگاري بشر بوده نايل گردد؛ به ناچار از استراتژي جهاد و دفاع بهره ميگرفت تا مانع هاي مسير رشد زدوده و راه، براي سعادت و رستگاري هموار گردد. اسلام استفاده از قدرت نظامي را تنها در سه مورد روا ميداند: 1. براي نابودي آثار شرك و بت پرستي. چون از نظر اسلام شرك و بت پرستي، انحراف و بيماري و خرافه است. از اين رو پيامبر اسلام(ص) اوّل بت پرستان را از راه تبليغ به سوي توحيد دعوت ميكرد، آن گاه كه مقاومت كردند، به زور متوسّل شد. 2.كساني كه نقشه نابودي و حمله به مسلمانان را ميكشند، اسلام دستور جهاد و توسل به قدرت نظامي بر ضد اينان را صادر كرده است. 3. هر آييني حق دارد آزادانه و به صورت منطقي خود را معرفي كند و اگر كساني مانع اين كار شوند، ميتوان با توسل به زور اين حق را به دست آورد.(1) اما مشروعيت جهاد ابتدائي منوط به اذن امام معصوم(ع) ميباشد. ميتوان همه اين موارد سه گانه را در دايره دفاع از رشد و تعالي و كمال انسانها قرار داد. دفاع يكي از ضروريات در زندگي بشر است به عبارت ديگر: دفاع در زندگي بشر همانند غرايز است كه از درون انسان ميجوشد، اسلام اين ويژگي را هدايت نموده و با برنامه خاصي، به آن جهت داده است. هر كس دين اسلام را بپذيرد بر اساس آن، برنامه دفاعي خود را تنظيم ميكند. اين برنامه دفاعي خردمندانه است و با منطق و برهان ميتوان از آن دفاع نمود. وضع امام على(ع) در زمان خلافت سه خليفه : 🍁1. در دوره بيست و پنج ساله سكوت حضرت: 1-1. در دوره كوتاه خلافت ابوبكر وجود شورشهاى گسترده، ظهور پيامبران دروغين، وجود مانعين زكات و جنگهاى رده موجب شد تا ابوبكر مجال فراوانى براى دستيابى به فتوحات چشمگيرى همانند دوران پس از خود نداشته باشد. لشكر كشىهاى وى را تنها مىتوان در مصاف با روميان و ايرانيان در برخى از مناطق شام و عراق دانست.(2) امام على(ع) كه به سبب مهارتهاى فراوان جنگى و فداكارىهاى بى نظيرش در جنگهاى بدر، احد، خندق و خيبر كارنامه بسيار درخشانى از خود به يادگار گذاشته بود، نمىتوانست مورد غفلت و بى توجهى خليفه و كارگزارانش در اين برهه حساس قرار گيرد. عدم شركت حضرت در فتوحات و انزواى وى مىتوانست اين سؤال را در اذهان مسلمانان برانگيزاند كه چرا آن حضرت با آن همه سابقه درخشان، اكنون كه زمان انتشار اسلام در سرزمينهاى كفر و شرك رسيده است، بى اعتنا يا منزوى باشد؟ همه مى دانستند كه علّت اين امر، ترس او از مرگ يا سستى از جهاد نبوده و خودش هم متذكر شد كه اگر تمامى عرب با او به نبرد برخيزند، او نمىترسد و ميدان نبرد را رها نمىكند.(3) از اين رو خليفه و يارانش مى كوشيدند با ورود و شركت حضرت در فتوحات از يك سو زمينه طرح چنين پرسش و ابهامى را از بين ببرند ونيز با ورود امام(ع) به عرصه فتوحات، اعتبار و مشروعيت چنين اقدامى را در اذهان بسيارى از هوادارانش مستحكم سازند و از سوى ديگر از مهارتهاى جنگى آن حضرت در فتح شهرها بهره گيرد. سياست حضرت در اين جريان، سياست بينابين بود. از سويى امام نمىخواست با حضور خود در جنگها بر سياستهاى خليفه مهر تأييد بزند و مؤيد خلفا باشد؛ و از جهتى هم نمى خواست سپاهيان اسلام شكست بخورند، حضرت در اين ماجرا موضعى «بى طرفانه» و يا حداكثر «مشاورانه» را اتخاذ نمود. طبق بعضى از گزارشهاى تاريخى، ابوبكر براى فتح شام از اصحاب نظر خواهى كرد. هر كس نظرى داد كه مورد پذيرش وى واقع نشد، ولى نظر امام را پذيرفت. حضرت فرمود: «چه خليفه خود به اين نبرد رو آورد و چه لشكرى از جانب خويش روانه كند، در هر دو حال پيروز خواهد شد؛ زيرا از پيامبر(ص) شنيده است كه آيين اسلام بر همه اديان غلبه خواهد كرد. آن گاه امام، خليفه را به صبر و استقامت سفارش نمود. ابوبكر در حالى كه از شنيدن چنين خبرى خوشحال شده بود، مسلمانان را به جهاد تشويق نمود و آنان را به اطاعت از خدا و پيروى از فرماندهانشان امر كرد.(4) در جنگهاى اين دوره گروهى از ياران امام على(ع) مانند مالك اشتر، خالدبن سعيد بن عاص، هاشم بن عتبة بن ابى وقاص، معروف به هاشم مرقال و فضل بن عباس، حضورى فعال، بلكه در زمره فرماندهان لشكر اسلام قرار داشتند. از دو جهت مى توان گفت كه تا حدودى جنگهاى اين دوره مورد تأييد امام بود: يكى از جهت رهنمودهاى ايشان كه پيروزى را پيش بينى كرد و آن را وعده پيامبر اسلام(ص) معرفى نمود، ديگرى شركت ياران صميمى حضرت در اين نبردها. 1-2. دردوره ده ساله خلافت عمر، موضعى كه امام در برابر فتوحات اين دوره اتخاذ نمود، همانند موضعى بود كه در دوره خلافت ابوبكر اتخاذ نمود؛ يعنى نه تأييد مشروعيت حكومت و نه موضعى كه موجب تضعيف روحيه سپاهيان اسلام گردد. عمر كوشيد امام را به شركت در فتوحات وادارد، ولى موفق نشد. بنا به نوشته مورخ نامدار، مسعودى: چون عمر درباره جنگ با ايرانيان از عثمان نظر خواهى كرد، عثمان گفت: مردى را بفرست كه در كار جنگ تجربه و بصيرت داشته باشد. عمر گفت: آن كيست؟ عثمان گفت: على بن ابى طالب است. عمر گفت: پس ببين كه او به اين كار تمايل دارد؟ عثمان با على(ع) مذاكره كرد، امّا على(ع) اين را خوش نداشت و رد كرد.(5) عمر كه نمى توانست على(ع) را به طور مستقيم به همكارى و شركت در فتوحات حاضر كند، تلاش كرد از ديدگاهها و راهنمايى هاى آن حضرت بهره مند گردد. حضرت چون نمىتوانست نسبت به سرنوشت اسلام و مسلمانان بى اعتنا باشد، تنها در قالب مشاوره و ارائه ديدگاههاى خويش، همانند يك كارشناس برجسته نظامى آنان را در اين امر همراهى كرد. هرگاه عمر از حضرت نظر مشورتى مىخواست، حضرت از ارائه رهنمودها دريغ نمى ورزيد.(6) بنا به روايتى از امام باقر(ع) عمر، امور حكومت را كه از مهمترين آنها فتوحات بود، با نظر خواهى از على(ع) به سامان مىرساند.(7) 1-3. در دوره دوازه ساله خلافت عثمان، رابطه بين امام و حكومت عثمان مانند دوره قبل نبود. حضرت در اين دوره كمتر در صحنه حضور مى يافت و به مشورت و همكاى در امور حكومت مى پرداخت؛ از اين رو هيچ گزارشى در منابع تاريخ مبنى بر راهنمايى و ارائه نظر در امر فتوحات از سوى حضرت، وجود ندارد. در باره حضور امام حسن وامام حسين: از منابع معتبر استفاده میشود که امام حسن و امام حسین (ع) در فتح ایران شرکت نکردهاند. بنابر نقل، ابن خلدون، سید هاشم معروف الحسنی و همچنین باقر شریف قرشی، حسن و حسین(ع) بعد از پیامبر در هیچ فتحی شرکت نداشتند...(8) بیش تر مطالبی که مورخان در باره جنگهای صدر اسلام نوشتهاند، از تاریخ طبری میباشد، که پذیرش هر کدام نیاز به بررسی دقیق دارد. طبری مطالب تاریخی را از راویان مختلف نقل میکند که برخی دروغگو و غیر موثق بودهاند، از جمله سیف بن عمر که خیلی از مطالب مربوط به جنگهای ایران و عربها و مطالبی را که از علی و فرزندان وی در این باره نقل شده، از طریق وی است. جواد علی (از مورخان) معتبر میگوید: طبری در استفاده از مآخذ، اصول اهل حدیث را در نظر نگرفته و از چهرههای ضعیف هم روایت کرده است. او روایات سیف بن عمر را که متهم به زندقه است و خود طبری هم نظر مساعدی نسبت به وی ندارد، نقل میکند.( 9)بر این اساس اگر در برخی از منابع سخن از شرکت امام حسن و امام حسین (ع) در جنگ ایران و مسلمانان آمده است، واقعیت ندارد . براى توضيح بيشتر مىتوانيد به تاريخ در آيينه پژوهش، جلد دوّم، مراجعه نماييد. در باره ماجراي شوشتر وعريان شدن زنان بايد گفت فاقد مستندي معتبر مي باشد. پى نوشتها: 1. تفسير نمونه، ج 2، ص 206 و 207. 2. ابن اعثم كوفى، الفتوح، ج 1، ص 79 به بعد، بيروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411/1991. 3. نهج البلاغه، صبحى صالح، نامه 45. 4. ابن اعثم كونى، همان، ص 80 و 81؛ تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 133. بيروت ، دار صادر، بى تا. 5. مسعودى، مروج الذهب، ج 2، ص 310، قم، دار الهجرة، چ دوم، 1409. 6. درباره مشاوره خلفا با حضرت على(ع) به نهج البلاغه، خ 146 رجوع شود. 7. شيخ مفيد، الاختصاص، ص 173، سال چاپ : 1414 - 1993 م، نشردار المفيد للطباعة و النشر و التوزيع، بيروت، لبنان. 8. احمد زمانی، حقایق پنهان، ص 117. دفتر تبلیغات ،1378 ، چاپ دوم . 9 . رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، سیره رسول خدا(ص)، ص 124. درباره : پرنیانی درولایت افق,حسن ایزدی , امتیاز : | نظر شما : مطالب مرتبط تصویر.شهید جاویدالاثر.دانش آموز محمدایزدی.برادر مدیر وبسایت..پرنیانی درولایت افق.. تصویر.اخوی بنده.از برادران بازنشسته سپاهی وبسیجی وخادم حجاج وزوارحسینی وبرادر مدیر وبسایت. تصویر.رهبری بااقتدار.امام خامنه ای.امام خامنه ای درکنار راهپیمایان کربلا. تصویر.شهید جاویدالاثر.دانش آموز محمدایزدی.برادر مدیر وبسایت..پرنیانی درولایت افق.. نقش امام علی افول امریکا اربعین حسینی نامه امام زمان.به شیخ مفید خیرالبشرکیست جوان های کشور نظرات وبلاگ
عناوين آخرين مطالب ارسالي
:: |
|||||||||||||||||||||
[ طراحی : وبلاگ مذهبی ] [ Weblog Themes By : Music-Day.info ] |